در طول ترم: . یک ساعت مانده به امتحان:
.
سه روز مانده به امتحان:
.
دو روز مانده به امتحان:
.
شب امتحان:
.
سر جلسه امتحان:
.
هنگام خروج از جلسه:
.
یک هفته بعد از امتحان:
با تلاش دانشجویان و مهندسین آینده جامعه ما ، در خوابگاه دانشجویی به خودکفایی در مونتاژ و تولید انبوه کولر رسیدیم! هر گونه ایده برداری و استفاده از این طرح گرانبها ممنوع میباشد
این خبر را به همه جامعه دانشجویی تبریک میگیم :دی
و کلیه حقوق برای سازندگان محفوظ میباشد .
واقعا از دیدن این تصویر لذت بردم که هدفشون شاد کردن دل اون بچست ...
ما حیوانات را خیلی دوست داریم، بابایمان هم همینطور. ما هر روز در مورد حیوانات حرف میزنیم، بابایمان هم همینطور.
بابایمان همیشه وقتی با ما حرف می زند از حیوانات هم یاد میکند، مثلا امروز بابایمان دوبار به ما گفت؛ توله سگ مگه تو مشق نداری که نشستی پای تلوزیون؟و هر وقت ما پول می خواهیم می گوید؛ کره خر مگه من نشستم سر گنج؟
چند روز پیشا وقتی ما با مامانمان و بابایمان می رفتیم خونه عمه زهرا اینا یک تاکسی داشت می زد به پیکان بابایمان. بابایمان هم که آن روی سگش آمده بود بالا به آقاهه گفت؛ مگه کوری گوساله؟ آقاهه هم گفت؛ کور باباته یابو، پیاده می شم همچین می زنمت که به خر بگی* زن دایی .
بابایمان هم گفت: برو بینیم بابا جوجه و عین قرقی پرید پایین ولی آقاهه از بابایمان خیلی گنده تر بود و بابایمان را مثل سگ کتک زد.
بعدش مامانمان به بابایمان گفت؛ مگه کرم داری آخه؟ خرس گنده مجبوری عین خروس جنگی بپری به مردم؟
شاهکار دانشجویان رشته معماری در اجرای تابلو معروف شام آخر !!!
4جوک : من شدیداً توو کف اون فلاکس چایی و قوری و صفا سیتیه این رشته سانتی مانتالم !
دوست عزیز موردی نداره ، سریع صفحه رو ببند و در موردش فکر نکن !
هر کسی امکان داره یه وقتی به واقعیت های زندگی برسه !!!
سخت نگیر...
معجزه قرن و پیدایش آرش کماندار در ساختمون پشتی خونمون !!!
من که شدیداً کف کردم ، چه ریلکس گرفته دستش این کمان رو !
قبل از ازدواج
پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم.
دختر: میخوای از پیشت برم؟
پسر: حتی فکرشم نکن!
دختر: دوسم داری؟
پسر: البته! هر روز بیشتر از دیروز!
دختر: تا حالا بهم خیانت کردی؟
پسر: نه! برای چی میپرسی؟
دختر: منو میبوسی؟
پسر: معلومه! هر موقع که بتونم.
دختر: منو میزنی؟
پسر: دیوونه شدی؟ من همچین آدمیام؟!
دختر: میتونم بهت اعتماد کنم؟!
پسر: بله.
دختر: عزیزم!
بعد از ازدواج
کاری نداره! از پایین به بالا بخون !
امروز ظهر شیطان را دیدم !
نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت…
گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند… شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد!
گفتم:… به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟
گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم. دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چه نیاز است؟
شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد، زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا میتواند فرا رود، و گرنه در برابر آدم به سجده می رفتم و میگفتم که : همانا تو خود پدر منی ....!!!
حافظ: تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت. جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت فروغ فرخزاد : ای شب از رویای تو رنگین شده. سینه از عطر توام سنگین شده سهراب سپهری : دوست را زیر باران باید برد . عشق را زیر باران باید جست ترانه امروزی : دوست دختر من نازه ، قلبش پر احساسه ، عاشقش شدم تازه رپ: دوستت دارم کثافت ! لعنت به اون قیافت خدا از این به بعد رو به خیر کنه !!
ساعت 2 نصفه شب در یک اتاق خوابگاه
ساعت 3 نصفه شب کل اتاق های خوابگاه منهای سرپرست
ساعت 4 صبح موقع خوابیدن با هم اتاقی ها
موقع درس خوندن تو خوابگاه و اذیت کردن بقیه هم اتاقی ها
اولین روزای خوابگاه که همه سعی می کنن رفیق پیدا کنند
گفت و گوی صمیمانه بر سر آماده کردن صبحانه بعد از گذشت چند روز از آشنایی
پایان گفت و گو و انتقال مجروحین به بیمارستان!
امکانات بهداشتی و غذایی در خوابگاه
طریقه شستن ظرف های خود و دوستان که نوبتی هم انجام میشه
متاسفانه، اواخر ترم و وضعیت 70 در صد از دانشجویان
و اینم آخر و عاقبت زندگی در خوابگاه های دانشجویی
تو کدومشون رو نجات میدی ؟
فکر کن تو دریا دو نفر دارن غرق میشن درضمن شناهم بلد نیستن
یکیشون اونیه که تو دوسش داری ولی اون دوست نداره .
اون یکیم تو رو دوست داره تو دوسش نداری.
فقطم یکی رو میتونی نجات بدی
کدوم رو نجات میدی ؟؟؟؟؟؟؟؟